کمر درد دومین بیماری شایع بعد از سرماخوردگی است و به عنوان شایعترین مشکل سیستم اسکلتی و عضلانی شناخته می شود . مشکلات ناحیه کمر تنوع زیادی دارند از جمله بالجینگ (به سمت عقب برحسته شدن) دیسک های بین مهره ای ، فتق دیسک بین مهره ای ، لیزخوردگی مهره ، تنگی کانال نخاعی ، آرتریت مهره های کمری ، شکستگی مهره ها و مشکلات مفاصل فاست و ...
در برخی موارد ریشه های عصبی (Spinal Nerves) هنگام خروج از سوراخ های بین مهره ای تحت فشار و تحریک قرار می گیرند در این شرایط علائم متنوعی از جمله درد ، بی حسی ، گزگز ، مور مور و ...در مسیر عصب بروز می کند .
در هنگام ارزیابی بهبودی یا بدتر شدن شرایط بیمار به دنبال درمانهای فیزیوتراپی ؛ غالبا محل بروز علائم نسبت به شدت علائم دارای اهمیت بیشتری است . به عنوان مثال هنگامی که بیمار درد و علائم شدید (با شدت 9 از 10) در ناحیه باسن خود گزارش می کند نسبت به حالتی که بیمار به دنبال راه رفتن و ایستادن یا خم شدن درد و علائمی با شدت 2 از 10 در ناحیه پشت ران ، زانو و ساق خود گزارش می کند شرایط بیمار بهتر ارزیابی می شود .
محیطی شدن (Peripheralization):
وقتی که درد و علائم بیمار نسبت به کمر و گردن دورتر و به سمت انتهای اندام ها گسترش یابد از واژه محیطی شدن استفاده می شود. محیطی شدن نشانه ای از بدتر شدن شرایط بیمار در شرایط خاص است . به عنوان مثال اگر در فردی با خم شدن به جلو درد و سایر علائم به سمت ساق و پا گسترش یابد چنین استنباط می شود که خم شدن به جلو باعث محیطی شدن علائم شده است.
مرکزی شدن (Centralization) :
هنگامی که در شرایط خاص یا به دنبال مداخلات درمانی علائم بیمار به سمت کمر و گردن (ستون فقرات) متمرکز شود از واژه مرکزی شدن استفاده می شود. به عنوان نمونه بیمار به دنبال ایستادن یا انجام تمرینات خاص فیزیوتراپی گزارش می کند که علائم ناحیه ساق و زانو برطرف شده اما یک درد شدید در ناحیه باسن احساس می شود.
هنگامی که علائم مرکزی می شود افزایش شدت علائم اهمیت بالینی کمتری دارد.
عکس های ضمیمه
همچنین بخوانید
شما چه فکر می کنید؟
لطفا نظر خود را در خصوص این مطلب ثبت نمائید.
تاکنون در خصوص این مطلب نظری ثبت نشده است.